Web Analytics Made Easy - Statcounter

 تعدد دانشگاه‌ها و عناوین مختلفی، چون پیام نور، علمی کاربری، سراسری و آزاد سبب شده تا کیفیت دانشگاه‌ها تنزل پیدا کند. البته تعدادی از دانشگاه‌ها در جهت ارتقا حرکت کرده‌اند و حتی توانسته‌اند افتخاراتی را نیز کسب کنند، اما تعداد معدودی از دانشگاه‌ها هستند که در آن‌ها هنوز هم کتاب‌فروشی زوری، سرقت علمی و .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. انجام می‌شود. مثلا اینکه برخی از اساتید دانشگاهی، دانشجویان کلاسشان را مجبور می‌کنند تا کتاب‌هایی را که نوشته‌اند، بخرند؛ حالا یا آن را به عنوان منبع درسی‌شان تعیین می‌کند یا آن‌ها را مجبور می‌کند تا در ازای گرفتن نمره این کتاب را تهیه کنند.

تعداد اساتیدی که چنین ترفندی را برای فروش کتابشان به کار می‌گیرند، کم نیست؛ کاری که نه اخلاقی است و نه شرعی. اما آیا نظارتی بر عملکرد آن‌ها که از دانشجویان برای فروش کتابشان سوءاستفاده می‌کنند، وجود دارد؟ دانشجویان که دستشان به جایی بند نیست و ناچارند زیر بار حرف زور استاد بروند تا نمره قبولی را دریافت کنند، اما مدیرانی که این اساتید را بر سر کار آورده‌اند چطور؟ آیا آن‌ها نمی‌توانند با نظارت دقیق‌تر از بروز چنین تخلفاتی جلوگیری کنند؟

بدون شک فروش کتاب استادان به دانشجویان آن هم با زور و شرط اخذ نمره کلاسی، یک نوع سوء‌استفاده از موقعیت شغلی است چراکه عمده دانشجویان بدون رضایت قلبی و البته از سر ناچاری مجبور می‌شوند هزینه‌ای را از جیب خود برای خرید کتاب بپردازند، در حالی که شاید حتی یک صفحه از آن را هم نخوانند، بدتر اینکه گاهی ممکن است قیمت کتاب بسیار بالا تعیین شود و شاید محتوای آن هیچ ربطی به آن چیزی که دانشجو باید یاد بگیرد، نداشته باشد!

گرفتن پول زور از دانشجو
در یکی از دانشگاه‌های پایتخت ماجرای فروش اجباری کتاب استاد به دانشجویان زیر سایه بی‌توجهی مسئولان امر انجام می‌شود. استاد این کلاس به دانشجویان گفته است اگر می‌خواهند نمره کلاسی‌شان را تمام و کمال دریافت کنند، باید یک نسخه از کتابش را تهیه کنند و حتماً این کتاب را به او نشان بدهند! این فرد در یک اقدام عجیب کتاب خریداری‌شده از سوی دانشجویان را بررسی و امضا می‎‌کند تا مبادا دانشجوی دیگر همان کتاب را به او نشان بدهد، در مقابل، اما هیچ کدام از دانشجویان بابت انجام این کار رضایت قلبی ندارند و از اینکه مقابل زورگویی استاد سکوت کرده‌اند، به شدت کلافه‌اند. محمد یکی از دانشجویان این استاد سودجو است و در این رابطه به «جوان» می‌گوید: «تمام استادان از من بزرگ‌تر و حتماً عاقل‌تر هستند، اما نمی‌دانم آن‌ها چطور با این رفتار‌های ناشایست به خود و دانشجویان‌شان توهین می‌کنند.

آیا وجدان این استادان راحت است که پول زور از دانشجویان‌شان می‌گیرند. مگر ۲۵۰ هزار تومانی که از هر دانشجو بابت کتاب‌ها گرفته می‌شود، چه ارزشی دارد و چقدر سود به استاد می‌رساند که او حاضر می‌شود برای فروش کتاب‌هایش، خود و دانشجویان را زیر سؤال ببرد. «یک نمره»، «یک امتحان» و در آخر هم «یک مدرک» چه ارزشی دارد که به خاطر آن به شخصیت و هویت به اصطلاح استاد و دانشجویان او توهین می‌شود.» او که نه فقط به خاطر پولی که بابت کتاب پرداخت کرده بلکه به دلیل اصل کار انجام شده نیز کلافه و ناراحت است، می‌گوید: «بار‌ها و بار‌ها می‌گوییم که چرا اوضاع مملکت و ایراداتی که در آن وجود دارد، درست نمی‌شود. مگر نه اینکه همه این ایرادات تقصیر خودمان است؟ وقتی به این راحتی برای گرفتن نمره و مدرک زیر بار حرف زور می‌رویم، نباید هم انتظار بهتر شدن شرایط را داشته باشیم. من دانشجو فقط به فکر راه افتادن سریع کارم هستم و بعد از آن اجازه می‌دهم تا این استاد از همه دانشجویان در ترم‌های بعدی سوءاستفاده کند.».

اما یکی دیگر از دانشجویان با گلایه از زورگویی استادش می‌گوید: «این آقا، در طول ترم درست و حسابی درس نداده و در آخر هم کتابی را برای خرید معرفی کرده که هیچ ربطی به عنوان درسی‌مان ندارد، اما چرا؟ چون که نویسنده کتاب خودش است و فروشش برای جیب و ارتقای جایگاه استادی او سود بسیار زیادی دارد. خیلی تلخ است که یک استاد جز منفعت خودش، به چیز دیگری فکر نکند.» او در پاسخ به این سؤال که چرا به مسئولان آموزش دانشگاه اطلاع نمی‌دهند تا با این استاد دانشگاه برخورد شود، می‌گوید: «یکدست صدا ندارد، همه دانشجویان باید یکصدا از او شکایت کنند یا حداقل یک نامه دسته‌جمعی برای مدیر دانشگاه بنویسند و این موضوع را گزارش کنند. من این را به چند نفر از دانشجویان گفته‌ام، اما نمی‌دانم چطور آن‌ها می‌توانند اجازه دهند که به شخصیت و غرورشان توهین شود و در مقابل، کوچک‌ترین اعتراضی نکنند. همین سکوت باعث می‌شود یک استاد روزبه‌روز پرروتر شود و تصور کند آزادانه هر تخلفی را که بخواهد می‌تواند انجام دهد.»

برخی دانشجویان، اما به استاد این کلاس اعتراض کرده‌اند که چرا باید کتابی را بخرند که هیچ ارتباطی به درس‌شان ندارد. سحر که یکی از این دانشجویان است، می‌گوید: «به استاد اعتراض کردم و گفتم اصلاً چرا باید مجبور باشم که کتاب را بخرم و بعد به او نشان بدهم تا نمره بگیرم، او با وقاحت تمام پاسخ داد که شما دانشجو هستید و این مشکل خود شماست، اگر نمره کلاسی را می‌خواهید، باید این کتاب را بخرید و بیاورید. به نظر من هر کدام از دانشجویان که به مسئله خرید اجباری کتاب استاد تن بدهند و اعتراضی نکنند، از ترس نگرانی بابت عدم‌قبولی در امتحان و سایر مصائبی از این دست است.» البته این تنها چند مورد از گرفتن پول زور از دانشجویان است، موارد دیگری از سوءاستفاده جایگاه استادی در برخی دانشگاه‌ها نیز وجود دارد.

معرفی کتاب به دانشجو در سایر کشورها
اما در کشور‌های دیگر، استادان دانشگاهی چه کتاب و چه منابع درسی را به دانشجویان معرفی می‌کنند و سود حاصل از فروش این منابع درسی به جیب چه کسی یا کسانی می‌رود؟ گفته می‌شود در برخی دانشگاه‌های امریکا، استاد برای معرفی کتاب خود به عنوان منبع درس، باید از مسئولان دپارتمان یا دانشگاه اجازه بگیرد. در بعضی دیگر از دانشگاه‌ها، باید سود خالص حاصل از فروش کتاب، به دانشگاه پرداخت شود، البته دانشگاه‌های خصوصی در این مورد انعطاف‌پذیر هستند. در این دانشگاه‌ها به نظر نمی‌رسد کسی نسبت به معرفی کتاب یک استاد به عنوان منبع درس، زیاد حساسیت نشان دهد، مگر اینکه قیمت کتاب بسیار بالا یا تعداد دانشجویان کلاس زیاد باشد. در کشوری مثل آلمان، استادان جزوه‌های‌شان را به صورت پرینت‌شده منتشر می‌کنند. سود حاصل از این فروش نیز به گروه تحقیقاتی استادان تعلق می‌گیرد، البته این پول برای اهداف مختلفی مثل پرداخت هزینه کلاس‌های فوق‌برنامه هزینه می‌شود. به نظر می‌رسد این کار، یک توافق منطقی باشد، چون کسی به طور شخصی از آن سود نمی‌برد. به علاوه سود حاصل از فروش جزوه‌ها دوباره خرج آموزش بهتر خود دانشجویان می‌شود.

از سوی دیگر، اما در بسیاری از دانشگاه‌های معتبر دنیا، عمده استادان از کتاب‌های خودشان برای تدریس استفاده می‌کنند، به این دلیل که آن‌ها مشهورترین و قوی‌ترین افراد در رشته خودشان هستند و عمدتاً کتابی مرتبط با درسی را که سر کلاس‌شان حاضر می‌شوند، نوشته‌اند. در چنین شرایطی هیچ دانشجویی به این کار اعتراض نمی‌کند و حتی عمده دانشجویان از اینکه درسی را با نویسنده مشهورترین کتاب‌ها برمی‎‌دارند، خوشحال هم هستند. در مقابل، اما تعدادی از استادان دانشگاه‌های ایران، کتاب‎‌هایی را که مطالب چشمگیری برای گفتن ندارد و گاه مرتبط با عنوان درسی نیست با زور «نمره» به دانشجویان می‌فروشند؛ کاری که اعتبار علمی شان را نزد دانشجویان و سایر استادان دانشگاه زیر سؤال برده است.

خیرخواهی یا طمع پول؟
بی‌تردید اگر یک استاد دانشگاه بخواهد دانسته‌های خود را به دانشجویانش منتقل کند، می‌تواند کتابش را به قیمت تمام‌شده و نه قیمت پشت جلد به آن‌ها بفروشد، البته نباید در این کار اجباری وجود داشته باشد، از طرفی اگر نیت خیری پشت این ماجرا داشته باشد، می‌تواند چندین نسخه از کتابی را که نوشته است به کتابخانه دانشگاه هدیه کند و به دانشجویان این فرصت را بدهد تا با امانت گرفتن آن از محتوای داخل کتاب استفاده کنند، اما آنچه در برخی کلاس‌های دانشگاهی اتفاق می‌افتد، به وضوح نشان می‌دهد استادان دانشگاهی فقط و فقط به سود حاصل از فروش کتاب‌های‌شان فکر می‌کنند.

پیش از این در قالب اجبار برای نوشتن مقاله‌های شخصی استادان، شاهد مواردی از این دست بوده‌ایم که موجب گلایه دانشجویان شده است. به نظر می‌رسد الزام استادان به داشتن حدنصاب‌هایی برای ارتقای رتبه دلیل عمده این گونه مسائل باشد؛ الزاماتی که بدون توجه به کیفیت آموزش بیشتر جنبه کمی دارد و هشدار بزرگی برای رشد علمی دانشگاه‌های کشور است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و اقداماتی در جهت اصلاح آن انجام شود، در غیر این صورت روزبه‌روز شاهد کاهش رشد علم در دانشگاه‌ها خواهیم بود که صدمات جبران‌ناپذیری به دنبال خود دارد.

سودای پوچ با عبور از حق دانشجو
استاد دانشگاه است، با سالیان سال سابقه تدریس. سروکارش با دانشجوهاست که برای تأمین هزینه‌های تحصیل گاه مجبورند دو شیفت کار کنند، حال بماند که برخی هزینه‌های سنگین خانواده را نیز به دوش می‌کشند؛ دشواری‌هایی که بعید است استادان محترم با این همه سال تجربه کار کردن از آن بی‌اطلاع باشند، اما آگاهی از مشکلات بی‌شمار دانشجویان چه سود، وقتی خود استاد قرار است باری بر دوش‌شان باشد؛ استادی که به جای دادن نمره بابت تلاش‌های دانشجو ترجیح می‌دهد به کسانی نمره بدهد که کتاب‌های او را خریداری کرده‌اند، اما سختگیری در این مورد حتی از سختگیری مراقبان کنکور نیز بیشتر است و چه تأسفبار که استادی با کوله‌باری تجربه به جای دانش به شاگردانش سیاست‌های کثیف بیاموزد.

دانشگاه جای آموختن است؛ جای یادگرفتن درس زندگی است. تک‌تک این دانشجویان قرار است فردا باری از دوش مملکت بردارند، اما اگر قرار باشد آموخته‌های‌شان سیاست‌هایی اینچنینی باشد، آیا می‌توان به آینده آن‌ها و کشور امیدی داشت؟

استادی که دادن نمره شاگردانش را منوط می‌کند به خریداری کتاب‌هایش و با انداختن یک امضا پای صفحه نخست راه هر گونه تقلب یا استفاده دوباره از کتاب برای دانشجوی دیگر را می‌بندد، نمی‌تواند استاد خوبی باشد و نمی‌تواند شاگردان خوبی تربیت کند. حال تصورش را داشته باشید استادی که از حیطه اختیارات محدودش در دانشگاه اینچنین سوءاستفاده می‌کند، فرداروز اگر مسئولیتی گرفت، چه خواهد کرد. آیا می‌توان به استادی که حق دانشجویان را نادیده گرفته و آن‌ها را به خاطر سود مالی خود مجبور به خرید کتاب‌هایش جهت گرفتن نمره می‌کند، امیدوار بود گامی در راستای احقاق حق مردم بردارد؟!

سیاست کاری او عجیب است؛ کتاب‌ها را امضا می‌کند؛ یک تیر با دو نشان. هم اجازه استفاده دوباره از کتاب‌ها را به سایر دانشجو‌ها نمی‌دهد و هم این گونه تلقین می‌کند که کتاب‌ها با این امضای پرطمطراق هدیه‌ای به دانشجویان است! هر چند سیاستمداری او نشان می‌دهد زمینه لازم برای ورود به سیاست را دارد، اما این سیاست تنها می‌تواند برای او سودمند باشد، نه مردم. همانطور که دانشجویان سود چندانی از وجود و حضور او نبرده‌اند، مردم هم بی‌گمان نخواهند برد.

نظارت بر تخلفات علمی کجاست؟
مدت‌هاست دانشجویان از سرقت علمی استادان دانشگاهی‌شان گلایه می‌کنند، چراکه برخی استادان نمره‌های پایان ترم دانشجویان‌شان را به تهیه مقاله‌ها و ترجمه‌ها منوط می‌کنند و می‌گویند آن‌ها را بدون هیچ کم‌وکاستی انجام و تحویل دهند، اما قسمت تلخ ماجرا اینجاست، بعد از اینکه دانشجو زمان و هزینه زیادی را صرف انجام این کار کرد و مقاله را تحویل داد، می‌بیند که استاد، مقاله‌اش را به صورت یک کتاب تحقیقی و ترجمه‌ای به نام خود چاپ کرده و سهم او فقط و فقط گرفتن چند نمره قبولی در امتحانات پایان ترم شده است!

در برخی موارد دیده شده که تعداد کتاب‌ها، مقاله‌ها و پایان‌نامه‌هایی که یک استاد دانشگاه در آن‌ها دخیل بوده و در رزومه‌اش منتشر شده، به قدری غیرواقعی است که اگر آن فرد حتی ۲۴ساعته هم مشغول مقاله‌نویسی و تألیف کتاب بود، باز هم نمی‌توانست این مقدار کتاب و مقاله را تألیف کند یا استاد راهنما و مشاور این تعداد پایان‌نامه باشد. همین موارد نشان می‌دهد در این فرایند پیش آمده یک اشکالی وجود دارد و باید به آن رسیدگی شود.

۱۴شهریورماه۱۳۹۶ «قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» برای مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی دانشگاهی مانند مقاله‌ها، پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشجویی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. در این قانون برای تخلف و تقلب در تهیه آثار مذکور از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی جرم‌انگاری و وظایفی برای متولیان اصلی آموزش عالی کشور، یعنی وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با هدف پیشگیری و مقابله با تخلف و تقلب در تهیه آثار علمی تعیین شده است. بر اساس این قانون چنانچه تخلفی در زمینه تولید علم صورت گیرد که این تخلف به ارتقای درجه علمی یا اخذ مدرک منجر شود، بعد از فاش‌شدن آن، فرد مشمول تنزل رتبه، مقام و مدرک می‌شود و حتی ممکن است در مواردی کار به جریمه یا اخراج او از محیط‌های علمی منتهی شود، بنابراین نظارت بر تخلفات علمی که در محیط‌های دانشگاهی انجام می‌شود، بسیار مهم است، وزارت ارشاد باید قبل از اجازه چاپ به کتاب‌ها بر این موضوع نظارت داشته باشد که این کتاب جزو کتاب‌سازی‌ها و کتاب‌دزدی‌ها نباشد. همچنین وزارت علوم هم باید به این مسئله ورود پیدا کند که چگونه برخی استادان در مدت محدود موفق به تألیف یا ترجمه کتاب‌های چندصدصفحه‌ای می‌شوند و باید نظارت شود که آیا در این میان از دانشجویان کمک خواسته شده یا نه؟ و در ازای این کمک دانشجویی چه چیزی عاید دانشجو شده است؟

متأسفانه موضوع کتاب‌سازی در مراکز آموزش عالی درد بی‌درمانی است که سالیان سال وزارت علوم و بخشی از استادان به آن دچار شده‌اند و حتی برای برخی استادان به منبع درآمد تبدیل شده است. آنچه امروز در مراکز آموزش عالی کشور شاهد آن هستیم، این است که به کار‌های علمی به عنوان منبع درآمد نگاه می‌شود، در حالی که در هیچ کجای دنیا کار‌های علمی منبع درآمد برای افراد نیست و به عنوان رسالتی برای فرد تلقی می‌شود که بر اساس آن می‌خواهد با این اقدام به پیشبرد کشورش کمک کند.

منبع: روزنامه جوان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: پول زور استاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۱۳۹۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نکوداشت چهره برجسته فرهنگ و ادب کشور «استاد جواد محقق» در همدان

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از ستاد خبری بیست و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فرهنگی و هنری امام رضا(ع)، عصر امروز در مجتمع فرهنگی سینمایی شهید آوینی همدان چهره برجسته فرهنگ و ادب حوزه شعر کودک و نوجوان با حضور مسئولان استانی برگزار شد.

در این مراسم که سومین محفل"سلام امام مهربان" از پانزدهمین جشنواره ملی شعر کودک و نوجوان رضوی بود؛ شاعران حوزه کودک و نوجوان استان همدان به شعرخوانی در مدح امام رئوف(ع) پرداختند. در این محفل که با طنین انداز شدن نوای "آمدم ای شاه پناهم بده..." دل حاضرین را دلتنگ بارگاه نوای امام هشتم(ع) کرد؛ علاوه بر شعرخوانی شاعران استان، کتاب رضوی « این لحظه ها را دوست دارم » که اثری زیبا از سرکار خانم مریم زرافشان بود نیز علاوه بر رونمایی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. میرزاده: هدف جشنواره رضوی پیروی از سیره امام رئوف است دبیر پانزدهمین جشنواره شعر کودک و نوجوان رضوی با بیان اینکه هدف اصلی از برگزاری این جشنواره‌ها پیروی از سیره امام رضا(ع) است، مسیری که نباید آن را گم کنیم، آشنایی با معارف و آموزه‌های امام هشتم را شرط اصلی برگزاری این جشنواره قلمداد کرد. به گفته میرزاده، شاعران کودک و نوجوان وظیفه مضاعفی در راستای آشنایی با معارف حضرت رضا(ع) دارند که علاوه بر آشنایی باید این سیره را به مخاطبان منتقل کنند تا به این واسطه این آموزه‌های ناب و ارزشی در رفتار جامعه نیز نمود داشته باشد. به تاکید وی، در شعر کودک نباید تنها از تخیل بهره گرفت؛ بلکه باید به واقعیات و معارف دینی نیز در این حوزه بیشتر پرداخته شود تا کودکان و نوجوانان بل آن عجین گردند.

به زعم میرزاده، گاهی شاعران در این وظیفه کوتاهی می‌کنند که این خلا باید جبران شود. وی با بیان اینکه در جشنواره ملی شعر رضوی ۴۳۰ اثر به دبیرخانه جشنواره امسال رسیده از رشد دو نیم برابری آمار آثار نسبت به سال گذشته خبر دادو خاطرنشان کرد: این تعداد اثر توسط توسط ۱۱۵ شاعر ارسال شده بود. به گفته میرزاده با بیان اینکه یکی از رخدادهای متفاوت جشنواره برنامه‌هایی است که در شهرهای مختلف برگزار می‌شود لذا در این راستا محافل "سلام امام مهربان" در قم، کرمان، همدان، شیراز و تهران برگزار می‌شود. به تصریح وی، اولین بار نیز نخستین کنگره شعر کودک و نوجوان رضوی با بیش از ۴۰ چهره شاخص اشعار کودکانه در مشهد برگزار خواهد شد. دبیر پانزدهمین جشنواره شعر کودک و نوجوان رضوی با بیان اینکه امسال در بخش محتوایی جشنواره تاکید ویژه‌ای در معارف حضرت و شناخت آن داشتیم گفت: اگر دو اثر در شرایط مساوی به دبیرخانه جشنواره رسیده باشد، توجه به معارف حضرت رضا(ع) برای ارزیابی نهایی، اولویت است. وی با بیان اینکه در جشنواره امسال سعی بر معرفی کارهای خوبی که در گذشته صورت گرفته هم داشتیم معرفی کتاب" این لحظه ها را دوست دارم " از مریم زرنشان را در همین راستا قلمداد کرد. به گفته دبیر جشنواره ملی شعر کودک و نوجوان رضوی، بزرگداشت افرادی که سال‌هاست در حوزه شعر کودک و نوجوان قلم می‌زنند نیز در این جشنواره مد نظر بوده است. به زعم میرزاده، استاد جواد محقق مردی فروتن، اخلاق‌مدار و معلم ادب نفس و درس است که گرامیداشت و ارج نهادن به مقام شامخ او جایگاه ویژه‌ای دارد. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان نیز با بیان اینکه عرض ارادت به امام رضا(ع) و خادمی امام رئوف محدود به حرم نمی‌شود، عنوان کرد: همانطور که در روایات نیز آمده هر جا نام ائمه اطهار سلام الله برده شود، حرم است. به زعم مسعود ویژه، هر کس به طریقی می‌تواند محضر امام رضا(ع) خدمت کند حال با دمی یا درمی؛ قدمی یا قلمی که شعرا با قلم خود عرض ارادت دارند که بسیار ارزشمند است. وی با بیان اینکه مایه افتخار است که در استان همدان شاعران گرانقدری در عرصه کودک و نوجوان داریم که عرض ارادت به ساحت امام رضا(ع) دارند از همه کسانی که در برگزاری این محفل کمک رسان بودند تقدیر کرد. مریم زرنشان نویسنده کتاب "من این لحظه‌ها را دوست دارم" نیز با بیان اینکهودر این کتاب ۱۰ شعر رضوی سروده شده که توسط انتشارات به‌نشر به انتشار رسیده جشنواره امسال را تولیدمحور قلمداد کرد. به گفته وی، اشعار برگزیده جشنواره ملی در هشت کتاب منتشر خواهد شد. بکتاش: از سروده‌های سطحی پرهیز شود غلامرضا بکتاش؛ نویسنده کودک و نوجوان نیز در معرفی کتاب "این لحظه‌ها را دوست دارم" نوشته مریم زرنشان گفت: بچه‌ها با نگاه خود به زیارت می‌روند و با گنبد و آیینه و گلدسته حرف می‌زنند و برایشان خاطره‌ای رقم می‌خورد اما خانم زرنشان در این کتاب پنجره‌ دیگری را برای کودکان به زیارت باز کرده که تجربه زیست شاعر است. این نویسنده کودک و نوجوان با بیان اینکه اگر خود شاعر تفکری مثل کودک نداشته باشد، نمی‌تواند این تفکرات را برای خلق اثر کودکانه به کار گیرد تصریح کرد: شعرهای خانم زرنشان صمیمی و بانشاط است و کودکانه بودن مهمترین اتفاق کتاب‌هایش است. به زعم وی، در جاهایی که کودک خیال خانم زرنشان غرق در حوض آب و غرق در آیینه‌کاری‌ها می‌شود، کشف و شهود شاعرانه است که در زیارت امام هشتم داشته و همه آن را برای کودکان نوشته است. بکتاش با بیان اینکه امیدوارم کودکان قدر شاعران را بدانند و عاشق اشعاری باشند که برای ائمه(ع) سروده شده، بر اهمیت حفظ این اشعار و لزوم دوری از شعرهای سبک و سطحی دوری نیز صحه گذاشت.

محقق: قدردان لطف همه هستم حمید حسام از نویسندگان برجسته ادبیات پایداری نیز در معرفی استاد جواد محقق به ارتباطش با این استاد اشاره کرد و گفت: اگر چه این ارتباط به دو دهه نمی‌رسد اما عمق ارتباط مریدی و مرادی بوده و بنده در حدی نیستم که از استاد خودم حرفی بزنم. به گفته وی، همین که استاد را به عنوان پیشقراول شعر در کشور معرفی کند؛ ارزشمند است. جواد محقق نیز با تقدیر از این اقدام فرهنگی عنوان کرد: بنده حرفی برای گفتن ندارم، فقط از همه تشکر می‌کنم که برای این پاسداشت تلاش کردند. وی ابراز کرد: امیدواریم خداوند توفیق دهد در کنار هم به عنوان یک ملت بزرگ با پیشته فرهنگی بلند؛ استوار باشیم و بتوانیم از داشته‌های خود برای اعتلای فرزندان این سرزمین بهره ببریم. گفتنی است در مراسم تقدیر از استاد جواد محقق به عنوان پیشکسوت شعر آیینی کودک و نوجوان نشان خادمی امام رضا(ع) نیز به وی اعطا شد. میرزاده دبیر پانزدهمین جشنواره ملی شعر کودک و نوجوان رضوی هنگام تقدیر از این استاد بزرگ شعر زیر را که از سروده‌های خودش بود تقدیم کرد: " دماوند شاعر" با شتاب از خراسان آمدم پای الوند تا بگویم که ای مرد برتری از دماوند ای دماوند شاعر سربلند و شگرفی می‌درخشی همیشه با سر و موی برفی ابر اگر در عبور است می‌درخشی دوباره ماه شبهای شعری شاعران چون ستاره تا که در فصل باران می‌شکوفد شقایق شاد و سرزنده باشی ای جواد محقق ۵۷۵۷ برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902239

دیگر خبرها

  • نکوداشت چهره برجسته فرهنگ و ادب کشور «استاد جواد محقق» در همدان
  • رونمایی کتاب دنیای کسی را عوض کرده ای در ارومیه
  • شهید مطهری جهش فکری در دانشگاه‌ها ایجاد کرد
  • خانه موزه‌ای در تهران که نماد عقل و عشق است
  • آئین نکوداشت و تجلیل از اساتید برتر دانشگاه جامع انقلاب اسلامی برگزار شد
  • کارنامه و کتابشناسی شهیدمطهری؛ از مشهد و قم تا مبارزه با مارکسیسم
  • تجلیل از اساتيد برتر دانشگاه پیام نور استان کرمان
  • عضو هیأت علمی دانشگاه، ولی عصر (عج) رفسنجان استاد نمونه کشوری شد
  • استاد مطهری؛ فیلسوف یا متکلم؟!
  • استاد دانشگاه کهگیلویه و بویراحمدی نمونه کشوری